الا ان حزب الله هم الغالبون
+نوشته شده در چهارشنبه 86/3/9ساعت 1:35 صبحتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | یا صاحب الزمان ادرکنی ولا تهلکنی نکردی آشکارا خلوتت را دوباره من غریبم قربتت را خدا امروز هم در دفتر عشق موجه کرد گویا غیبتت را +نوشته شده در سه شنبه 86/3/8ساعت 2:52 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | غروب جمعه دنیا به دور شهر تو دیوارْ بسته استهر جمعه راه سمت تو انگار بسته استکى عید مىرسد که تکانى دهم به خویش؟هر گوشه از اتاق دلم تار بسته استشبها به دور شمع کسى چرخ مىخوردپروانهاى که دل به دلِ یار بسته استاز تو همیشه حرف زدن کار مشکلى استدر مىزنیم و خانه گفتار بسته استباید به دست شعر نمىدادم عشق راحتى زبان ساده اشعار بسته استوقتى غروب جمعه رسد، بىتو، آفتابانگار بر گلوى خودش دار بسته است مىترسم آخرش تو نیایى و پُر کننددر شهر: شاعرى ز جهان، بار بسته است زنده یاد نجمه زارعبرگرفته از وبلاگ دوست عزیزم علی اصغر صادقی +نوشته شده در چهارشنبه 86/2/5ساعت 10:54 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | گرفتاری دل به خرابات روم بهر نگهداری دل تا بر پیر کنم شکوه ز بیماری دل دل شب و روز بسوزد ز غم عشق بتان من بسازم به غم و رنج و گرفتاری دل خواب هرگز نکند آنکه دلش بیدار است ما شبی صبح نکردیم به بیداری دل اشک من سرخ و رخم زرد شد و موی سپید روز من گشت چو شب بهر سیه کاری دل هرچه کردیم علاج دل بیمار نشد تنگ شد حوصله از دست پرستاری دل چه زیان ها که نمودم ز ره دلخواهی چه ملامت که کشیدم به هواداری دل ای فنا چاره دردی نتوان کرد مگر اشک خونین و دعای سحر و زاری دل ملا علی همدانی ( رضوان الله تعالی علیه ) الحق که بسیار از این شعر لذت بردم زیرا زبان حال دل مردی از تبار مردان خداست، مردی که حضرت امام خمینی (ره) او را سلمان لقب داده بود. +نوشته شده در شنبه 86/1/25ساعت 11:16 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) |
یا صاحب الزمان ادرکنی ولا تهلکنی
نکردی آشکارا خلوتت را دوباره من غریبم قربتت را خدا امروز هم در دفتر عشق موجه کرد گویا غیبتت را
نکردی آشکارا خلوتت را دوباره من غریبم قربتت را
خدا امروز هم در دفتر عشق موجه کرد گویا غیبتت را
+نوشته شده در سه شنبه 86/3/8ساعت 2:52 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | غروب جمعه دنیا به دور شهر تو دیوارْ بسته استهر جمعه راه سمت تو انگار بسته استکى عید مىرسد که تکانى دهم به خویش؟هر گوشه از اتاق دلم تار بسته استشبها به دور شمع کسى چرخ مىخوردپروانهاى که دل به دلِ یار بسته استاز تو همیشه حرف زدن کار مشکلى استدر مىزنیم و خانه گفتار بسته استباید به دست شعر نمىدادم عشق راحتى زبان ساده اشعار بسته استوقتى غروب جمعه رسد، بىتو، آفتابانگار بر گلوى خودش دار بسته است مىترسم آخرش تو نیایى و پُر کننددر شهر: شاعرى ز جهان، بار بسته است زنده یاد نجمه زارعبرگرفته از وبلاگ دوست عزیزم علی اصغر صادقی +نوشته شده در چهارشنبه 86/2/5ساعت 10:54 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | گرفتاری دل به خرابات روم بهر نگهداری دل تا بر پیر کنم شکوه ز بیماری دل دل شب و روز بسوزد ز غم عشق بتان من بسازم به غم و رنج و گرفتاری دل خواب هرگز نکند آنکه دلش بیدار است ما شبی صبح نکردیم به بیداری دل اشک من سرخ و رخم زرد شد و موی سپید روز من گشت چو شب بهر سیه کاری دل هرچه کردیم علاج دل بیمار نشد تنگ شد حوصله از دست پرستاری دل چه زیان ها که نمودم ز ره دلخواهی چه ملامت که کشیدم به هواداری دل ای فنا چاره دردی نتوان کرد مگر اشک خونین و دعای سحر و زاری دل ملا علی همدانی ( رضوان الله تعالی علیه ) الحق که بسیار از این شعر لذت بردم زیرا زبان حال دل مردی از تبار مردان خداست، مردی که حضرت امام خمینی (ره) او را سلمان لقب داده بود. +نوشته شده در شنبه 86/1/25ساعت 11:16 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) |
غروب جمعه
دنیا به دور شهر تو دیوارْ بسته استهر جمعه راه سمت تو انگار بسته استکى عید مىرسد که تکانى دهم به خویش؟هر گوشه از اتاق دلم تار بسته استشبها به دور شمع کسى چرخ مىخوردپروانهاى که دل به دلِ یار بسته استاز تو همیشه حرف زدن کار مشکلى استدر مىزنیم و خانه گفتار بسته استباید به دست شعر نمىدادم عشق راحتى زبان ساده اشعار بسته استوقتى غروب جمعه رسد، بىتو، آفتابانگار بر گلوى خودش دار بسته است مىترسم آخرش تو نیایى و پُر کننددر شهر: شاعرى ز جهان، بار بسته است زنده یاد نجمه زارعبرگرفته از وبلاگ دوست عزیزم علی اصغر صادقی
دنیا به دور شهر تو دیوارْ بسته استهر جمعه راه سمت تو انگار بسته استکى عید مىرسد که تکانى دهم به خویش؟هر گوشه از اتاق دلم تار بسته استشبها به دور شمع کسى چرخ مىخوردپروانهاى که دل به دلِ یار بسته استاز تو همیشه حرف زدن کار مشکلى استدر مىزنیم و خانه گفتار بسته استباید به دست شعر نمىدادم عشق راحتى زبان ساده اشعار بسته استوقتى غروب جمعه رسد، بىتو، آفتابانگار بر گلوى خودش دار بسته است
مىترسم آخرش تو نیایى و پُر کننددر شهر: شاعرى ز جهان، بار بسته است
زنده یاد نجمه زارع
+نوشته شده در چهارشنبه 86/2/5ساعت 10:54 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | گرفتاری دل به خرابات روم بهر نگهداری دل تا بر پیر کنم شکوه ز بیماری دل دل شب و روز بسوزد ز غم عشق بتان من بسازم به غم و رنج و گرفتاری دل خواب هرگز نکند آنکه دلش بیدار است ما شبی صبح نکردیم به بیداری دل اشک من سرخ و رخم زرد شد و موی سپید روز من گشت چو شب بهر سیه کاری دل هرچه کردیم علاج دل بیمار نشد تنگ شد حوصله از دست پرستاری دل چه زیان ها که نمودم ز ره دلخواهی چه ملامت که کشیدم به هواداری دل ای فنا چاره دردی نتوان کرد مگر اشک خونین و دعای سحر و زاری دل ملا علی همدانی ( رضوان الله تعالی علیه ) الحق که بسیار از این شعر لذت بردم زیرا زبان حال دل مردی از تبار مردان خداست، مردی که حضرت امام خمینی (ره) او را سلمان لقب داده بود. +نوشته شده در شنبه 86/1/25ساعت 11:16 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) |
گرفتاری دل
به خرابات روم بهر نگهداری دل تا بر پیر کنم شکوه ز بیماری دل دل شب و روز بسوزد ز غم عشق بتان من بسازم به غم و رنج و گرفتاری دل خواب هرگز نکند آنکه دلش بیدار است ما شبی صبح نکردیم به بیداری دل اشک من سرخ و رخم زرد شد و موی سپید روز من گشت چو شب بهر سیه کاری دل هرچه کردیم علاج دل بیمار نشد تنگ شد حوصله از دست پرستاری دل چه زیان ها که نمودم ز ره دلخواهی چه ملامت که کشیدم به هواداری دل ای فنا چاره دردی نتوان کرد مگر اشک خونین و دعای سحر و زاری دل ملا علی همدانی ( رضوان الله تعالی علیه ) الحق که بسیار از این شعر لذت بردم زیرا زبان حال دل مردی از تبار مردان خداست، مردی که حضرت امام خمینی (ره) او را سلمان لقب داده بود.
به خرابات روم بهر نگهداری دل
تا بر پیر کنم شکوه ز بیماری دل
دل شب و روز بسوزد ز غم عشق بتان
من بسازم به غم و رنج و گرفتاری دل
خواب هرگز نکند آنکه دلش بیدار است
ما شبی صبح نکردیم به بیداری دل
اشک من سرخ و رخم زرد شد و موی سپید
روز من گشت چو شب بهر سیه کاری دل
هرچه کردیم علاج دل بیمار نشد
تنگ شد حوصله از دست پرستاری دل
چه زیان ها که نمودم ز ره دلخواهی
چه ملامت که کشیدم به هواداری دل
ای فنا چاره دردی نتوان کرد مگر
اشک خونین و دعای سحر و زاری دل
ملا علی همدانی ( رضوان الله تعالی علیه )
الحق که بسیار از این شعر لذت بردم زیرا زبان حال دل مردی از تبار مردان خداست، مردی که حضرت امام خمینی (ره) او را سلمان لقب داده بود.
+نوشته شده در شنبه 86/1/25ساعت 11:16 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) |
ABOUT
علیرضا علیزاده
MENU
ARCHIVES
LINKS
شکوفه های زندگیبلوچستانهم رنگــــ ِ خـــیـــآلارمغان تنهایینگاه منتظرمقالات مشاوره و روانشناسی و اختلالات روانی و رفتاریحرفهای آسمانیاحساس ابریافق بیکران روح منکبوترانهنیلوفرآبیمشاوره و مقالات روانشناسیانتظارحُسنیزیارت زنده حرم امام حسین علیه السلام، بعد از ورود سمت چپ سایت کلپیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله وسلم)زیارت زنده حرم امام رضا علیه آلاف التحیة و الثناءآدرس جدید وبلاگ دیگری که ساخته امانتظارگرا (حوزه علمیه کرج)دانلود نرم افزارهای مورد نیاز + فونت علیه السلام و ...دانلود نرم افزارهای مورد نیاز + فونت علیه السلام و ...شاعر کنار دفترش افتاد از نفسفرهنگ سالم طـــراح قـــالــب
LINKS DUMB
DESIGN
OTHER
خدمات وبلاگ نویسان-بهاربیست