دهه کرامت مبارک باد.
امام رضا علیه السلام فرمودند: هر کس او (حضرت معصومه) را به معرفت به حق او زیارت کند، پاداش او بهشت است. (سفینه البحار، ج2 ، ص 377).اینجا که از بهشت برین باصفاتر استصحن و سرای دختر موسی بن جعفر(ع) است.میلاد حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها بر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، مقام معظم رهبری و تمام شیعیان جهان مبارک باد. انشاء الله در دنیا از زیارت اهلبیت علیهم السلام و در آخرت از شفاعت آنها بهره مند شویم.
+نوشته شده در یکشنبه 86/8/20ساعت 11:11 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | تسلیت به مناسبت شهادت امام صادف علیه السلام ارواحنا له الفداء مطاف انبیاء در فروغ و جلوه چون بیت خدا باشد بقیع ..چون صفا پیوسته با روح و صفا باشد بقیع چار رکن دین حق چون کرده اند آنجا مقام ..در شرافت برتر از عرش علا باشد بقیع شد مزار باقر و صادق دو دریاى علوم ..مدفن زین العباد و مجتبى باشد بقیع چشم دل بگشا و بنگر انبیاء را در طواف ..آرى از رفعت مطاف انبیاء باشد بقیع گوش جان را باز کن تا امر فاخلع بشنوى ..سرزمین قدس و وادى طوى باشد بقیع پاسبانى مىکند روح الامین در این حریم ..چونکه محرم خانه سرّ خدا باشد بقیع گر در آنجا تربت زهرا نهان باشد یقین ..میتوان گفت که جان مصطفى باشد بقیع شیعه چون بیند ز سوز آه و غم گردد کباب ..چون عجین با اشک چشم مرتضى باشد بقیع تا نبینى و ننالى و نریزى اشک غم ..کى توانم بر تو بنمایم کجا باشد بقیع «شاهد» آنجا مىطلب حاجات خود را از خداچون مقام حاجت و عرض دعا باشد بقیعشاعر:.................... +نوشته شده در دوشنبه 86/8/14ساعت 11:28 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | حرفهای ما هنوز ناتمام ... شعری از زنده یاد قیصر امین پور:حرفهای ما هنوز ناتمام . . .تا نگاه می کنی:وقت رفتن استباز هم همان حکایت همیشگی!پیش از آن که با خبر شویلحظه عزیمت تو ناگزیر می شودآی . . .ای دریغ و حسرت همیشگی!ناگهانچقدر زوددیر می شود!تعدادی از آثار وی بدین شرح است:مجموعه اشعار تنفس صبح-1363 در کوچه آفتاب - 1363 آینه های ناگهان - 1372 گزینه اشعار-1378 گلها همه افتابگردانند-1380 اشعار برای نوجوانان - منظومه ظهر روز دهم-1365 مثل چشمه مثل رود-1368 به قول پرستو-1375 نثر ادبی طوفان در پرانتز-1365 بی بال پریدن-1370یادش گرامی باد. +نوشته شده در جمعه 86/8/11ساعت 10:52 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | دلتنگی امشب چه دلتنگم... اگر باران نبارد،این روح وحشی سر به صحرا می گذاردگمکردهای دارم که میدانم همینجاستمی گردم اما هیچ آثاری نداردای غفلتِ پیوسته! هنگام هبوط استاین نوح، ما را هم به طوفان می سپاردای لاله چندی سرخرو بودی ولی یارمی خواهد امشب در دلت داغی بکارداز عشق پرسیدی! چه آشوب غریبی است،این موج سینوسی که میرایی ندارد!شعر از زنده یاد قیصر امین پور ضایعه فقدان شاعر بزرگوار قیصر امین پور را به خانواده ایشان و تمام وارثان شعر و ادب فارسی تسلیت میگویم. عروج. +نوشته شده در پنج شنبه 86/8/10ساعت 4:43 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | بهانه زنده بودن، سرودن، بهانههر چه جز با تو بودن، بهانهذکر نام تو یعنی تنفسعاشقانه سرودن، بهانهخواب یعنی تو را خواب دیدنپلک بستن، گشودن، بهانهگریه هم مثل باران ضروری استغصه از دل زدودن، بهانهدم به دم فال حافظ گرفتنبخت را آزمودن، بهانهشعر دعوی، سرودن دروغینزندگی عذر، بودن، بهانه«قیصر امین پور» +نوشته شده در شنبه 86/7/28ساعت 11:17 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | تقدیم به آنکه ترنمش همیشه دلنواز است میخواهمت چنان که شب خسته خواب را میجویمت چنان که لب تشنه آب را محو توام چنان که ستاره به چشم صبحیا شبنم سپیدهدمان آفتاب را بیتابم آنچنان که درختان برای بادیا کودکان خفته به گهواره تاب را بایستهای چنان که تپیدن برای دلیا آنچنانکه بال پریدن عقاب را حتا اگر نباشی، میآفرینمت چونانکه التهاب بیابان سراب را ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخیبا چون تو پرسشی چه نیازی جواب را .... قیصر امین پور +نوشته شده در جمعه 86/7/27ساعت 11:14 صبحتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | آقا سلام آقا سلام! گرچه بلندست جایتانمیخواهم از زمین بنویسم برایتانیک نامه حاوی همه حرفهای راستیک نامه از کسی که کمی عاشق شماستیک نامه از بلندی انسان که پست شدیک نامه از کسی که دچار شکست شداین نامه مدح نیست فقط شرح ماتم استیک ذره از هزار نوشتم اگر کم استبعد از شما غبار بر آیینهها نشستشیطان دوباره آمد و جای خدا نشستپرپر شدند در دل طوفانی از بدیگلهای روسپید همیشه محمّدی!آمد به شهر فاجعه اسلام راحتی!!انسان منهدمشده، قرآن زینتیبیمارهای عشق خدا بستری شدندجلبابهایمان، کمکم روسری شدندخورشید مُرد و شام تباهی دراز شدبر روی دشمنان در این قلعه باز شددر کسوت قدیمی آزادی زنانتبلیغ پشت پرده شهوت مُجاز شددر کار حق مداخله کردیم، بد نبودنان و شرف معامله کردیم، بد نبود!کمکم اصول دین خداوند پول شدهر کس که پول داشت نمازش قبول شد!!حرف خدا و دین محمّد ز یاد رفتآری! تمام غیرت یاران به باد رفتمسجد تهی و شهر پر از جنب و جوش شدحتی بهشت نیز خرید و فروش شدراه خدا به جانب ناحق کشیده شدکمکم دروغ مصلحتی! آفریده شدتخم ریا میان دل ما جوانه زدو مصلحت به گُرده دین تازیانه زدهر لقمه حرام شده سیر کردمانو سفرههای کفر نمکگیر کردمانو کاروان جدا شد، از راه مستقیم...یعنی خلاصه میکنم آقا: عوض شدیم!آقا خلاصه همه نامهام غم استآقا خلاصه میکنم: اینجا جهنّم استیکبار دیگر از غم انسان طلوع کناز عمق استغاثه یاران طلوع کنیا از خدا عذاب زمین را طلب نمایا اینکه مثل رحمت باران طلوع کندنیای ما اگرچه گرفتار آمدستاما هنوز تشنه نام محمّدستدر انتهای نامه خیسم سلام بر:نام بزرگوار و نجیب پیامبرسراینده :سیدمهدی موسوی +نوشته شده در چهارشنبه 86/6/14ساعت 8:11 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | وصال یار جانم فدای رهبر +نوشته شده در یکشنبه 86/6/11ساعت 9:52 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | میلاد حماسه سازان کربلا مبارک به جز حسین مرا ملجأ و پناهی نیست در این عقیده یقین دارم اشتباهی نیستره نجات حسین است و دوستی حسینبه سوی حق به جز از این طریق و راهی نیست**********************************از گلشن عمرم گل بی خار گرفتم از قطره اشکم درّ شهوار گرفتم در سختی ایام به کسی راز نگفتماز دامن خونین علمدار گرفتم +نوشته شده در جمعه 86/5/26ساعت 10:14 صبحتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | دلم قرار نمی گیرد از فغان بی تو ... +نوشته شده در جمعه 86/4/8ساعت 8:1 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | < << 11 12 13 14 15 >
تسلیت به مناسبت شهادت امام صادف علیه السلام ارواحنا له الفداء
مطاف انبیاء در فروغ و جلوه چون بیت خدا باشد بقیع ..چون صفا پیوسته با روح و صفا باشد بقیع چار رکن دین حق چون کرده اند آنجا مقام ..در شرافت برتر از عرش علا باشد بقیع شد مزار باقر و صادق دو دریاى علوم ..مدفن زین العباد و مجتبى باشد بقیع چشم دل بگشا و بنگر انبیاء را در طواف ..آرى از رفعت مطاف انبیاء باشد بقیع گوش جان را باز کن تا امر فاخلع بشنوى ..سرزمین قدس و وادى طوى باشد بقیع پاسبانى مىکند روح الامین در این حریم ..چونکه محرم خانه سرّ خدا باشد بقیع گر در آنجا تربت زهرا نهان باشد یقین ..میتوان گفت که جان مصطفى باشد بقیع شیعه چون بیند ز سوز آه و غم گردد کباب ..چون عجین با اشک چشم مرتضى باشد بقیع تا نبینى و ننالى و نریزى اشک غم ..کى توانم بر تو بنمایم کجا باشد بقیع «شاهد» آنجا مىطلب حاجات خود را از خداچون مقام حاجت و عرض دعا باشد بقیعشاعر:....................
+نوشته شده در دوشنبه 86/8/14ساعت 11:28 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | حرفهای ما هنوز ناتمام ... شعری از زنده یاد قیصر امین پور:حرفهای ما هنوز ناتمام . . .تا نگاه می کنی:وقت رفتن استباز هم همان حکایت همیشگی!پیش از آن که با خبر شویلحظه عزیمت تو ناگزیر می شودآی . . .ای دریغ و حسرت همیشگی!ناگهانچقدر زوددیر می شود!تعدادی از آثار وی بدین شرح است:مجموعه اشعار تنفس صبح-1363 در کوچه آفتاب - 1363 آینه های ناگهان - 1372 گزینه اشعار-1378 گلها همه افتابگردانند-1380 اشعار برای نوجوانان - منظومه ظهر روز دهم-1365 مثل چشمه مثل رود-1368 به قول پرستو-1375 نثر ادبی طوفان در پرانتز-1365 بی بال پریدن-1370یادش گرامی باد. +نوشته شده در جمعه 86/8/11ساعت 10:52 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | دلتنگی امشب چه دلتنگم... اگر باران نبارد،این روح وحشی سر به صحرا می گذاردگمکردهای دارم که میدانم همینجاستمی گردم اما هیچ آثاری نداردای غفلتِ پیوسته! هنگام هبوط استاین نوح، ما را هم به طوفان می سپاردای لاله چندی سرخرو بودی ولی یارمی خواهد امشب در دلت داغی بکارداز عشق پرسیدی! چه آشوب غریبی است،این موج سینوسی که میرایی ندارد!شعر از زنده یاد قیصر امین پور ضایعه فقدان شاعر بزرگوار قیصر امین پور را به خانواده ایشان و تمام وارثان شعر و ادب فارسی تسلیت میگویم. عروج. +نوشته شده در پنج شنبه 86/8/10ساعت 4:43 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | بهانه زنده بودن، سرودن، بهانههر چه جز با تو بودن، بهانهذکر نام تو یعنی تنفسعاشقانه سرودن، بهانهخواب یعنی تو را خواب دیدنپلک بستن، گشودن، بهانهگریه هم مثل باران ضروری استغصه از دل زدودن، بهانهدم به دم فال حافظ گرفتنبخت را آزمودن، بهانهشعر دعوی، سرودن دروغینزندگی عذر، بودن، بهانه«قیصر امین پور» +نوشته شده در شنبه 86/7/28ساعت 11:17 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | تقدیم به آنکه ترنمش همیشه دلنواز است میخواهمت چنان که شب خسته خواب را میجویمت چنان که لب تشنه آب را محو توام چنان که ستاره به چشم صبحیا شبنم سپیدهدمان آفتاب را بیتابم آنچنان که درختان برای بادیا کودکان خفته به گهواره تاب را بایستهای چنان که تپیدن برای دلیا آنچنانکه بال پریدن عقاب را حتا اگر نباشی، میآفرینمت چونانکه التهاب بیابان سراب را ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخیبا چون تو پرسشی چه نیازی جواب را .... قیصر امین پور +نوشته شده در جمعه 86/7/27ساعت 11:14 صبحتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | آقا سلام آقا سلام! گرچه بلندست جایتانمیخواهم از زمین بنویسم برایتانیک نامه حاوی همه حرفهای راستیک نامه از کسی که کمی عاشق شماستیک نامه از بلندی انسان که پست شدیک نامه از کسی که دچار شکست شداین نامه مدح نیست فقط شرح ماتم استیک ذره از هزار نوشتم اگر کم استبعد از شما غبار بر آیینهها نشستشیطان دوباره آمد و جای خدا نشستپرپر شدند در دل طوفانی از بدیگلهای روسپید همیشه محمّدی!آمد به شهر فاجعه اسلام راحتی!!انسان منهدمشده، قرآن زینتیبیمارهای عشق خدا بستری شدندجلبابهایمان، کمکم روسری شدندخورشید مُرد و شام تباهی دراز شدبر روی دشمنان در این قلعه باز شددر کسوت قدیمی آزادی زنانتبلیغ پشت پرده شهوت مُجاز شددر کار حق مداخله کردیم، بد نبودنان و شرف معامله کردیم، بد نبود!کمکم اصول دین خداوند پول شدهر کس که پول داشت نمازش قبول شد!!حرف خدا و دین محمّد ز یاد رفتآری! تمام غیرت یاران به باد رفتمسجد تهی و شهر پر از جنب و جوش شدحتی بهشت نیز خرید و فروش شدراه خدا به جانب ناحق کشیده شدکمکم دروغ مصلحتی! آفریده شدتخم ریا میان دل ما جوانه زدو مصلحت به گُرده دین تازیانه زدهر لقمه حرام شده سیر کردمانو سفرههای کفر نمکگیر کردمانو کاروان جدا شد، از راه مستقیم...یعنی خلاصه میکنم آقا: عوض شدیم!آقا خلاصه همه نامهام غم استآقا خلاصه میکنم: اینجا جهنّم استیکبار دیگر از غم انسان طلوع کناز عمق استغاثه یاران طلوع کنیا از خدا عذاب زمین را طلب نمایا اینکه مثل رحمت باران طلوع کندنیای ما اگرچه گرفتار آمدستاما هنوز تشنه نام محمّدستدر انتهای نامه خیسم سلام بر:نام بزرگوار و نجیب پیامبرسراینده :سیدمهدی موسوی +نوشته شده در چهارشنبه 86/6/14ساعت 8:11 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | وصال یار جانم فدای رهبر +نوشته شده در یکشنبه 86/6/11ساعت 9:52 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | میلاد حماسه سازان کربلا مبارک به جز حسین مرا ملجأ و پناهی نیست در این عقیده یقین دارم اشتباهی نیستره نجات حسین است و دوستی حسینبه سوی حق به جز از این طریق و راهی نیست**********************************از گلشن عمرم گل بی خار گرفتم از قطره اشکم درّ شهوار گرفتم در سختی ایام به کسی راز نگفتماز دامن خونین علمدار گرفتم +نوشته شده در جمعه 86/5/26ساعت 10:14 صبحتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | دلم قرار نمی گیرد از فغان بی تو ... +نوشته شده در جمعه 86/4/8ساعت 8:1 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | < << 11 12 13 14 15 >
حرفهای ما هنوز ناتمام ...
شعری از زنده یاد قیصر امین پور:حرفهای ما هنوز ناتمام . . .تا نگاه می کنی:وقت رفتن استباز هم همان حکایت همیشگی!پیش از آن که با خبر شویلحظه عزیمت تو ناگزیر می شودآی . . .ای دریغ و حسرت همیشگی!ناگهانچقدر زوددیر می شود!تعدادی از آثار وی بدین شرح است:مجموعه اشعار تنفس صبح-1363 در کوچه آفتاب - 1363 آینه های ناگهان - 1372 گزینه اشعار-1378 گلها همه افتابگردانند-1380 اشعار برای نوجوانان - منظومه ظهر روز دهم-1365 مثل چشمه مثل رود-1368 به قول پرستو-1375 نثر ادبی طوفان در پرانتز-1365 بی بال پریدن-1370یادش گرامی باد.
+نوشته شده در جمعه 86/8/11ساعت 10:52 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | دلتنگی امشب چه دلتنگم... اگر باران نبارد،این روح وحشی سر به صحرا می گذاردگمکردهای دارم که میدانم همینجاستمی گردم اما هیچ آثاری نداردای غفلتِ پیوسته! هنگام هبوط استاین نوح، ما را هم به طوفان می سپاردای لاله چندی سرخرو بودی ولی یارمی خواهد امشب در دلت داغی بکارداز عشق پرسیدی! چه آشوب غریبی است،این موج سینوسی که میرایی ندارد!شعر از زنده یاد قیصر امین پور ضایعه فقدان شاعر بزرگوار قیصر امین پور را به خانواده ایشان و تمام وارثان شعر و ادب فارسی تسلیت میگویم. عروج. +نوشته شده در پنج شنبه 86/8/10ساعت 4:43 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | بهانه زنده بودن، سرودن، بهانههر چه جز با تو بودن، بهانهذکر نام تو یعنی تنفسعاشقانه سرودن، بهانهخواب یعنی تو را خواب دیدنپلک بستن، گشودن، بهانهگریه هم مثل باران ضروری استغصه از دل زدودن، بهانهدم به دم فال حافظ گرفتنبخت را آزمودن، بهانهشعر دعوی، سرودن دروغینزندگی عذر، بودن، بهانه«قیصر امین پور» +نوشته شده در شنبه 86/7/28ساعت 11:17 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | تقدیم به آنکه ترنمش همیشه دلنواز است میخواهمت چنان که شب خسته خواب را میجویمت چنان که لب تشنه آب را محو توام چنان که ستاره به چشم صبحیا شبنم سپیدهدمان آفتاب را بیتابم آنچنان که درختان برای بادیا کودکان خفته به گهواره تاب را بایستهای چنان که تپیدن برای دلیا آنچنانکه بال پریدن عقاب را حتا اگر نباشی، میآفرینمت چونانکه التهاب بیابان سراب را ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخیبا چون تو پرسشی چه نیازی جواب را .... قیصر امین پور +نوشته شده در جمعه 86/7/27ساعت 11:14 صبحتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | آقا سلام آقا سلام! گرچه بلندست جایتانمیخواهم از زمین بنویسم برایتانیک نامه حاوی همه حرفهای راستیک نامه از کسی که کمی عاشق شماستیک نامه از بلندی انسان که پست شدیک نامه از کسی که دچار شکست شداین نامه مدح نیست فقط شرح ماتم استیک ذره از هزار نوشتم اگر کم استبعد از شما غبار بر آیینهها نشستشیطان دوباره آمد و جای خدا نشستپرپر شدند در دل طوفانی از بدیگلهای روسپید همیشه محمّدی!آمد به شهر فاجعه اسلام راحتی!!انسان منهدمشده، قرآن زینتیبیمارهای عشق خدا بستری شدندجلبابهایمان، کمکم روسری شدندخورشید مُرد و شام تباهی دراز شدبر روی دشمنان در این قلعه باز شددر کسوت قدیمی آزادی زنانتبلیغ پشت پرده شهوت مُجاز شددر کار حق مداخله کردیم، بد نبودنان و شرف معامله کردیم، بد نبود!کمکم اصول دین خداوند پول شدهر کس که پول داشت نمازش قبول شد!!حرف خدا و دین محمّد ز یاد رفتآری! تمام غیرت یاران به باد رفتمسجد تهی و شهر پر از جنب و جوش شدحتی بهشت نیز خرید و فروش شدراه خدا به جانب ناحق کشیده شدکمکم دروغ مصلحتی! آفریده شدتخم ریا میان دل ما جوانه زدو مصلحت به گُرده دین تازیانه زدهر لقمه حرام شده سیر کردمانو سفرههای کفر نمکگیر کردمانو کاروان جدا شد، از راه مستقیم...یعنی خلاصه میکنم آقا: عوض شدیم!آقا خلاصه همه نامهام غم استآقا خلاصه میکنم: اینجا جهنّم استیکبار دیگر از غم انسان طلوع کناز عمق استغاثه یاران طلوع کنیا از خدا عذاب زمین را طلب نمایا اینکه مثل رحمت باران طلوع کندنیای ما اگرچه گرفتار آمدستاما هنوز تشنه نام محمّدستدر انتهای نامه خیسم سلام بر:نام بزرگوار و نجیب پیامبرسراینده :سیدمهدی موسوی +نوشته شده در چهارشنبه 86/6/14ساعت 8:11 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | وصال یار جانم فدای رهبر +نوشته شده در یکشنبه 86/6/11ساعت 9:52 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | میلاد حماسه سازان کربلا مبارک به جز حسین مرا ملجأ و پناهی نیست در این عقیده یقین دارم اشتباهی نیستره نجات حسین است و دوستی حسینبه سوی حق به جز از این طریق و راهی نیست**********************************از گلشن عمرم گل بی خار گرفتم از قطره اشکم درّ شهوار گرفتم در سختی ایام به کسی راز نگفتماز دامن خونین علمدار گرفتم +نوشته شده در جمعه 86/5/26ساعت 10:14 صبحتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | دلم قرار نمی گیرد از فغان بی تو ... +نوشته شده در جمعه 86/4/8ساعت 8:1 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | < << 11 12 13 14 15 >
دلتنگی
امشب چه دلتنگم... اگر باران نبارد،این روح وحشی سر به صحرا می گذاردگمکردهای دارم که میدانم همینجاستمی گردم اما هیچ آثاری نداردای غفلتِ پیوسته! هنگام هبوط استاین نوح، ما را هم به طوفان می سپاردای لاله چندی سرخرو بودی ولی یارمی خواهد امشب در دلت داغی بکارداز عشق پرسیدی! چه آشوب غریبی است،این موج سینوسی که میرایی ندارد!شعر از زنده یاد قیصر امین پور ضایعه فقدان شاعر بزرگوار قیصر امین پور را به خانواده ایشان و تمام وارثان شعر و ادب فارسی تسلیت میگویم. عروج.
+نوشته شده در پنج شنبه 86/8/10ساعت 4:43 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | بهانه زنده بودن، سرودن، بهانههر چه جز با تو بودن، بهانهذکر نام تو یعنی تنفسعاشقانه سرودن، بهانهخواب یعنی تو را خواب دیدنپلک بستن، گشودن، بهانهگریه هم مثل باران ضروری استغصه از دل زدودن، بهانهدم به دم فال حافظ گرفتنبخت را آزمودن، بهانهشعر دعوی، سرودن دروغینزندگی عذر، بودن، بهانه«قیصر امین پور» +نوشته شده در شنبه 86/7/28ساعت 11:17 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | تقدیم به آنکه ترنمش همیشه دلنواز است میخواهمت چنان که شب خسته خواب را میجویمت چنان که لب تشنه آب را محو توام چنان که ستاره به چشم صبحیا شبنم سپیدهدمان آفتاب را بیتابم آنچنان که درختان برای بادیا کودکان خفته به گهواره تاب را بایستهای چنان که تپیدن برای دلیا آنچنانکه بال پریدن عقاب را حتا اگر نباشی، میآفرینمت چونانکه التهاب بیابان سراب را ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخیبا چون تو پرسشی چه نیازی جواب را .... قیصر امین پور +نوشته شده در جمعه 86/7/27ساعت 11:14 صبحتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | آقا سلام آقا سلام! گرچه بلندست جایتانمیخواهم از زمین بنویسم برایتانیک نامه حاوی همه حرفهای راستیک نامه از کسی که کمی عاشق شماستیک نامه از بلندی انسان که پست شدیک نامه از کسی که دچار شکست شداین نامه مدح نیست فقط شرح ماتم استیک ذره از هزار نوشتم اگر کم استبعد از شما غبار بر آیینهها نشستشیطان دوباره آمد و جای خدا نشستپرپر شدند در دل طوفانی از بدیگلهای روسپید همیشه محمّدی!آمد به شهر فاجعه اسلام راحتی!!انسان منهدمشده، قرآن زینتیبیمارهای عشق خدا بستری شدندجلبابهایمان، کمکم روسری شدندخورشید مُرد و شام تباهی دراز شدبر روی دشمنان در این قلعه باز شددر کسوت قدیمی آزادی زنانتبلیغ پشت پرده شهوت مُجاز شددر کار حق مداخله کردیم، بد نبودنان و شرف معامله کردیم، بد نبود!کمکم اصول دین خداوند پول شدهر کس که پول داشت نمازش قبول شد!!حرف خدا و دین محمّد ز یاد رفتآری! تمام غیرت یاران به باد رفتمسجد تهی و شهر پر از جنب و جوش شدحتی بهشت نیز خرید و فروش شدراه خدا به جانب ناحق کشیده شدکمکم دروغ مصلحتی! آفریده شدتخم ریا میان دل ما جوانه زدو مصلحت به گُرده دین تازیانه زدهر لقمه حرام شده سیر کردمانو سفرههای کفر نمکگیر کردمانو کاروان جدا شد، از راه مستقیم...یعنی خلاصه میکنم آقا: عوض شدیم!آقا خلاصه همه نامهام غم استآقا خلاصه میکنم: اینجا جهنّم استیکبار دیگر از غم انسان طلوع کناز عمق استغاثه یاران طلوع کنیا از خدا عذاب زمین را طلب نمایا اینکه مثل رحمت باران طلوع کندنیای ما اگرچه گرفتار آمدستاما هنوز تشنه نام محمّدستدر انتهای نامه خیسم سلام بر:نام بزرگوار و نجیب پیامبرسراینده :سیدمهدی موسوی +نوشته شده در چهارشنبه 86/6/14ساعت 8:11 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | وصال یار جانم فدای رهبر +نوشته شده در یکشنبه 86/6/11ساعت 9:52 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | میلاد حماسه سازان کربلا مبارک به جز حسین مرا ملجأ و پناهی نیست در این عقیده یقین دارم اشتباهی نیستره نجات حسین است و دوستی حسینبه سوی حق به جز از این طریق و راهی نیست**********************************از گلشن عمرم گل بی خار گرفتم از قطره اشکم درّ شهوار گرفتم در سختی ایام به کسی راز نگفتماز دامن خونین علمدار گرفتم +نوشته شده در جمعه 86/5/26ساعت 10:14 صبحتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | دلم قرار نمی گیرد از فغان بی تو ... +نوشته شده در جمعه 86/4/8ساعت 8:1 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | < << 11 12 13 14 15 >
بهانه
زنده بودن، سرودن، بهانههر چه جز با تو بودن، بهانهذکر نام تو یعنی تنفسعاشقانه سرودن، بهانهخواب یعنی تو را خواب دیدنپلک بستن، گشودن، بهانهگریه هم مثل باران ضروری استغصه از دل زدودن، بهانهدم به دم فال حافظ گرفتنبخت را آزمودن، بهانهشعر دعوی، سرودن دروغینزندگی عذر، بودن، بهانه«قیصر امین پور»
+نوشته شده در شنبه 86/7/28ساعت 11:17 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | تقدیم به آنکه ترنمش همیشه دلنواز است میخواهمت چنان که شب خسته خواب را میجویمت چنان که لب تشنه آب را محو توام چنان که ستاره به چشم صبحیا شبنم سپیدهدمان آفتاب را بیتابم آنچنان که درختان برای بادیا کودکان خفته به گهواره تاب را بایستهای چنان که تپیدن برای دلیا آنچنانکه بال پریدن عقاب را حتا اگر نباشی، میآفرینمت چونانکه التهاب بیابان سراب را ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخیبا چون تو پرسشی چه نیازی جواب را .... قیصر امین پور +نوشته شده در جمعه 86/7/27ساعت 11:14 صبحتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | آقا سلام آقا سلام! گرچه بلندست جایتانمیخواهم از زمین بنویسم برایتانیک نامه حاوی همه حرفهای راستیک نامه از کسی که کمی عاشق شماستیک نامه از بلندی انسان که پست شدیک نامه از کسی که دچار شکست شداین نامه مدح نیست فقط شرح ماتم استیک ذره از هزار نوشتم اگر کم استبعد از شما غبار بر آیینهها نشستشیطان دوباره آمد و جای خدا نشستپرپر شدند در دل طوفانی از بدیگلهای روسپید همیشه محمّدی!آمد به شهر فاجعه اسلام راحتی!!انسان منهدمشده، قرآن زینتیبیمارهای عشق خدا بستری شدندجلبابهایمان، کمکم روسری شدندخورشید مُرد و شام تباهی دراز شدبر روی دشمنان در این قلعه باز شددر کسوت قدیمی آزادی زنانتبلیغ پشت پرده شهوت مُجاز شددر کار حق مداخله کردیم، بد نبودنان و شرف معامله کردیم، بد نبود!کمکم اصول دین خداوند پول شدهر کس که پول داشت نمازش قبول شد!!حرف خدا و دین محمّد ز یاد رفتآری! تمام غیرت یاران به باد رفتمسجد تهی و شهر پر از جنب و جوش شدحتی بهشت نیز خرید و فروش شدراه خدا به جانب ناحق کشیده شدکمکم دروغ مصلحتی! آفریده شدتخم ریا میان دل ما جوانه زدو مصلحت به گُرده دین تازیانه زدهر لقمه حرام شده سیر کردمانو سفرههای کفر نمکگیر کردمانو کاروان جدا شد، از راه مستقیم...یعنی خلاصه میکنم آقا: عوض شدیم!آقا خلاصه همه نامهام غم استآقا خلاصه میکنم: اینجا جهنّم استیکبار دیگر از غم انسان طلوع کناز عمق استغاثه یاران طلوع کنیا از خدا عذاب زمین را طلب نمایا اینکه مثل رحمت باران طلوع کندنیای ما اگرچه گرفتار آمدستاما هنوز تشنه نام محمّدستدر انتهای نامه خیسم سلام بر:نام بزرگوار و نجیب پیامبرسراینده :سیدمهدی موسوی +نوشته شده در چهارشنبه 86/6/14ساعت 8:11 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | وصال یار جانم فدای رهبر +نوشته شده در یکشنبه 86/6/11ساعت 9:52 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | میلاد حماسه سازان کربلا مبارک به جز حسین مرا ملجأ و پناهی نیست در این عقیده یقین دارم اشتباهی نیستره نجات حسین است و دوستی حسینبه سوی حق به جز از این طریق و راهی نیست**********************************از گلشن عمرم گل بی خار گرفتم از قطره اشکم درّ شهوار گرفتم در سختی ایام به کسی راز نگفتماز دامن خونین علمدار گرفتم +نوشته شده در جمعه 86/5/26ساعت 10:14 صبحتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | دلم قرار نمی گیرد از فغان بی تو ... +نوشته شده در جمعه 86/4/8ساعت 8:1 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | < << 11 12 13 14 15 >
تقدیم به آنکه ترنمش همیشه دلنواز است
میخواهمت چنان که شب خسته خواب را میجویمت چنان که لب تشنه آب را محو توام چنان که ستاره به چشم صبحیا شبنم سپیدهدمان آفتاب را بیتابم آنچنان که درختان برای بادیا کودکان خفته به گهواره تاب را بایستهای چنان که تپیدن برای دلیا آنچنانکه بال پریدن عقاب را حتا اگر نباشی، میآفرینمت چونانکه التهاب بیابان سراب را ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخیبا چون تو پرسشی چه نیازی جواب را .... قیصر امین پور
میخواهمت چنان که شب خسته خواب را میجویمت چنان که لب تشنه آب را
محو توام چنان که ستاره به چشم صبحیا شبنم سپیدهدمان آفتاب را
بیتابم آنچنان که درختان برای بادیا کودکان خفته به گهواره تاب را
بایستهای چنان که تپیدن برای دلیا آنچنانکه بال پریدن عقاب را
حتا اگر نباشی، میآفرینمت چونانکه التهاب بیابان سراب را
ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخیبا چون تو پرسشی چه نیازی جواب را
....
قیصر امین پور
+نوشته شده در جمعه 86/7/27ساعت 11:14 صبحتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | آقا سلام آقا سلام! گرچه بلندست جایتانمیخواهم از زمین بنویسم برایتانیک نامه حاوی همه حرفهای راستیک نامه از کسی که کمی عاشق شماستیک نامه از بلندی انسان که پست شدیک نامه از کسی که دچار شکست شداین نامه مدح نیست فقط شرح ماتم استیک ذره از هزار نوشتم اگر کم استبعد از شما غبار بر آیینهها نشستشیطان دوباره آمد و جای خدا نشستپرپر شدند در دل طوفانی از بدیگلهای روسپید همیشه محمّدی!آمد به شهر فاجعه اسلام راحتی!!انسان منهدمشده، قرآن زینتیبیمارهای عشق خدا بستری شدندجلبابهایمان، کمکم روسری شدندخورشید مُرد و شام تباهی دراز شدبر روی دشمنان در این قلعه باز شددر کسوت قدیمی آزادی زنانتبلیغ پشت پرده شهوت مُجاز شددر کار حق مداخله کردیم، بد نبودنان و شرف معامله کردیم، بد نبود!کمکم اصول دین خداوند پول شدهر کس که پول داشت نمازش قبول شد!!حرف خدا و دین محمّد ز یاد رفتآری! تمام غیرت یاران به باد رفتمسجد تهی و شهر پر از جنب و جوش شدحتی بهشت نیز خرید و فروش شدراه خدا به جانب ناحق کشیده شدکمکم دروغ مصلحتی! آفریده شدتخم ریا میان دل ما جوانه زدو مصلحت به گُرده دین تازیانه زدهر لقمه حرام شده سیر کردمانو سفرههای کفر نمکگیر کردمانو کاروان جدا شد، از راه مستقیم...یعنی خلاصه میکنم آقا: عوض شدیم!آقا خلاصه همه نامهام غم استآقا خلاصه میکنم: اینجا جهنّم استیکبار دیگر از غم انسان طلوع کناز عمق استغاثه یاران طلوع کنیا از خدا عذاب زمین را طلب نمایا اینکه مثل رحمت باران طلوع کندنیای ما اگرچه گرفتار آمدستاما هنوز تشنه نام محمّدستدر انتهای نامه خیسم سلام بر:نام بزرگوار و نجیب پیامبرسراینده :سیدمهدی موسوی +نوشته شده در چهارشنبه 86/6/14ساعت 8:11 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | وصال یار جانم فدای رهبر +نوشته شده در یکشنبه 86/6/11ساعت 9:52 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | میلاد حماسه سازان کربلا مبارک به جز حسین مرا ملجأ و پناهی نیست در این عقیده یقین دارم اشتباهی نیستره نجات حسین است و دوستی حسینبه سوی حق به جز از این طریق و راهی نیست**********************************از گلشن عمرم گل بی خار گرفتم از قطره اشکم درّ شهوار گرفتم در سختی ایام به کسی راز نگفتماز دامن خونین علمدار گرفتم +نوشته شده در جمعه 86/5/26ساعت 10:14 صبحتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | دلم قرار نمی گیرد از فغان بی تو ... +نوشته شده در جمعه 86/4/8ساعت 8:1 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | < << 11 12 13 14 15 >
آقا سلام
آقا سلام! گرچه بلندست جایتانمیخواهم از زمین بنویسم برایتانیک نامه حاوی همه حرفهای راستیک نامه از کسی که کمی عاشق شماستیک نامه از بلندی انسان که پست شدیک نامه از کسی که دچار شکست شداین نامه مدح نیست فقط شرح ماتم استیک ذره از هزار نوشتم اگر کم استبعد از شما غبار بر آیینهها نشستشیطان دوباره آمد و جای خدا نشستپرپر شدند در دل طوفانی از بدیگلهای روسپید همیشه محمّدی!آمد به شهر فاجعه اسلام راحتی!!انسان منهدمشده، قرآن زینتیبیمارهای عشق خدا بستری شدندجلبابهایمان، کمکم روسری شدندخورشید مُرد و شام تباهی دراز شدبر روی دشمنان در این قلعه باز شددر کسوت قدیمی آزادی زنانتبلیغ پشت پرده شهوت مُجاز شددر کار حق مداخله کردیم، بد نبودنان و شرف معامله کردیم، بد نبود!کمکم اصول دین خداوند پول شدهر کس که پول داشت نمازش قبول شد!!حرف خدا و دین محمّد ز یاد رفتآری! تمام غیرت یاران به باد رفتمسجد تهی و شهر پر از جنب و جوش شدحتی بهشت نیز خرید و فروش شدراه خدا به جانب ناحق کشیده شدکمکم دروغ مصلحتی! آفریده شدتخم ریا میان دل ما جوانه زدو مصلحت به گُرده دین تازیانه زدهر لقمه حرام شده سیر کردمانو سفرههای کفر نمکگیر کردمانو کاروان جدا شد، از راه مستقیم...یعنی خلاصه میکنم آقا: عوض شدیم!آقا خلاصه همه نامهام غم استآقا خلاصه میکنم: اینجا جهنّم استیکبار دیگر از غم انسان طلوع کناز عمق استغاثه یاران طلوع کنیا از خدا عذاب زمین را طلب نمایا اینکه مثل رحمت باران طلوع کندنیای ما اگرچه گرفتار آمدستاما هنوز تشنه نام محمّدستدر انتهای نامه خیسم سلام بر:نام بزرگوار و نجیب پیامبرسراینده :سیدمهدی موسوی
+نوشته شده در چهارشنبه 86/6/14ساعت 8:11 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | وصال یار جانم فدای رهبر +نوشته شده در یکشنبه 86/6/11ساعت 9:52 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | میلاد حماسه سازان کربلا مبارک به جز حسین مرا ملجأ و پناهی نیست در این عقیده یقین دارم اشتباهی نیستره نجات حسین است و دوستی حسینبه سوی حق به جز از این طریق و راهی نیست**********************************از گلشن عمرم گل بی خار گرفتم از قطره اشکم درّ شهوار گرفتم در سختی ایام به کسی راز نگفتماز دامن خونین علمدار گرفتم +نوشته شده در جمعه 86/5/26ساعت 10:14 صبحتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | دلم قرار نمی گیرد از فغان بی تو ... +نوشته شده در جمعه 86/4/8ساعت 8:1 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | < << 11 12 13 14 15 >
وصال یار
جانم فدای رهبر
+نوشته شده در یکشنبه 86/6/11ساعت 9:52 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | میلاد حماسه سازان کربلا مبارک به جز حسین مرا ملجأ و پناهی نیست در این عقیده یقین دارم اشتباهی نیستره نجات حسین است و دوستی حسینبه سوی حق به جز از این طریق و راهی نیست**********************************از گلشن عمرم گل بی خار گرفتم از قطره اشکم درّ شهوار گرفتم در سختی ایام به کسی راز نگفتماز دامن خونین علمدار گرفتم +نوشته شده در جمعه 86/5/26ساعت 10:14 صبحتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | دلم قرار نمی گیرد از فغان بی تو ... +نوشته شده در جمعه 86/4/8ساعت 8:1 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | < << 11 12 13 14 15 >
میلاد حماسه سازان کربلا مبارک
به جز حسین مرا ملجأ و پناهی نیست در این عقیده یقین دارم اشتباهی نیستره نجات حسین است و دوستی حسینبه سوی حق به جز از این طریق و راهی نیست**********************************از گلشن عمرم گل بی خار گرفتم از قطره اشکم درّ شهوار گرفتم در سختی ایام به کسی راز نگفتماز دامن خونین علمدار گرفتم
+نوشته شده در جمعه 86/5/26ساعت 10:14 صبحتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | دلم قرار نمی گیرد از فغان بی تو ... +نوشته شده در جمعه 86/4/8ساعت 8:1 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | < << 11 12 13 14 15 >
دلم قرار نمی گیرد از فغان بی تو ...
+نوشته شده در جمعه 86/4/8ساعت 8:1 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | < << 11 12 13 14 15 >
ABOUT
علیرضا علیزاده
MENU
ARCHIVES
LINKS
شکوفه های زندگیبلوچستانهم رنگــــ ِ خـــیـــآلارمغان تنهایینگاه منتظرمقالات مشاوره و روانشناسی و اختلالات روانی و رفتاریحرفهای آسمانیاحساس ابریافق بیکران روح منکبوترانهنیلوفرآبیمشاوره و مقالات روانشناسیانتظارحُسنیزیارت زنده حرم امام حسین علیه السلام، بعد از ورود سمت چپ سایت کلپیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله وسلم)زیارت زنده حرم امام رضا علیه آلاف التحیة و الثناءآدرس جدید وبلاگ دیگری که ساخته امانتظارگرا (حوزه علمیه کرج)دانلود نرم افزارهای مورد نیاز + فونت علیه السلام و ...دانلود نرم افزارهای مورد نیاز + فونت علیه السلام و ...شاعر کنار دفترش افتاد از نفسفرهنگ سالم طـــراح قـــالــب
LINKS DUMB
DESIGN
OTHER
خدمات وبلاگ نویسان-بهاربیست